قربانی سبب بخشش گناهان

حضرت علی (رض) ازنبی اکرم (ص) روایت می کند که خطاب به دخترشان فاطمه(رض) فرمودند: برو ای فاطمه نزد قربانی ات حاضر شو، چون که برای تو مغفرت است از تمامی گناهان، با ریختن اولین قطره خون از حیوان سپس در روز قیامت با خون وگوشتش آورده می شود، ودر کفه ی ترازوی تو قرار می گیرد وهفتاد برابر به سنگینی کفه ترازوی تو افزوده می شود در این هنگام ابو سعید پرسید: ای رسول خدا آیا این مختصّ آل محمد است؟ چرا که آنان بیشتر مستحقّ این اند یا اینکه برای آل محمد وتمامی مسلمانان است؟

پیامبر (ص) فرمودند: برای تمامی مسلمانان وخصوصاً برای آل محمد(ص) می باشد.

در عوض هر تار موی قربانی یک نیکی

زید بن ارقم فرمود: که صحابه کرام (رض) عرض کردند که ای رسول خدا این قربانی چیست؟ آن حضرت فرمودند: سنت پدرتان ابراهیم. گفتند: برای ما چه فایده ای دارد؟ آن حضرت فرمودند برای شما در عوض هر تار موی آن یک نیکی است، سپس صحابه عرض کردند اگر جانور پشمی باشد چطور؟ آن حضرت (ص) فرمودند: در عوض هر تار پشم آن یک نیکی برای شما است( کذا فی الرغیب)

وقت قربانی کردن

از روز دهم ذی الحجه تا غروب دوازدهم ذی الحجه.

برای شهریها وقت قربانی کردن بعد از نماز عید می باشد، وبرای روستایی ها که نماز عید ندارند بعد از طلوع صبح صادق، یعنی به مجرّد دخول وقت نماز صبح، اما اگر شهر نشینی گوسفند خود را به روستا فرستاد، می توانند گوسفند او را قبل از نماز عید ذبح کنند. همچنین اگر روستایی گوسفند خود را به شهر فرستاد برای قربانی کردن باید بعد از نماز عید قربانی شود.

همچنین قربانی کردن در هر سه روز عید جایز است ولی روز اول عید بهتر است.

طریقه مسنون قربانی

باید گوسفند را خوب آب وعلف داده وچاقو را تیز نموده وگوسفند را بر پهلوی چپ روبه قبله خوابانید، وذبح کرد. البته باید توجّه کرد که هنگام ذبح، قربانی کننده باید پای راستش را بر پهلوی گوسفند گذاشته این دعا را بخواند: « اِنّی وَجَّهتُ وَجهِی لِلَّذی فَطَرَ السّمواتَ وَ الاَرضَ حَنیفاً وَ ما أنا مِنَ المُشرِکین إِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَ مَحیای وَمَماتی لِلّهِ رَبِّ العالَمینِ لَا شَرِیکَ لَه وَ بِذالک أُمِرتُ وأََنا مِنَ المُسلِمین

الّلهُمَّ هذا مِنکَ ولَک» سپس بسم الله والله اکبر گفته گوسفند را ذبح کند.

* اگر قربانی مال شخص دیگری بودنام او را هنگام ذبح گرفته ویا اینکه نیت آن شخص را دردل بکند.

طریقه ذبح کردن قربانی

حضرت عایشه (رض) فرمودند: پیامبر (ص) به من دستو داد که چنان قوچی بیاورم که پاهایش سیاه، شکمش سیاه، چشمانش هم سیاه باشد، پس چنین قوچی آوردم تا رسول الله (ص) آن را قربانی کند سپس نبی کریم (ص) به عایشه (رض) فرمود که چاقویی بیاور وبعد به او امر کردکه چاقو را با سنگی تیز کند، سپس حیوان را ذبح کرد، بعد از آن فرمود: « بِسمِ الله، اللّهم تَقَبَّل مِن مُحَمَّدٍ وَآل مُحَمَّدٍ وَ مِن اُمَه مُحَمَّدٍ. (رواه ابو داوود)

همچنین ابن عمر (رض) فرمودند: رسول الله (ص) در مدت ده سالی که در مدینه زندگی می کردند هر سال قربانی می کردند. حضرت جابر (رض) روایت می کند که نبی کریم (ص) روز عید قربان دو قوچ شاخ دار سیاه وسفید را بدون بیضه ذبح کردند، زمانی که آن دو قوچ را رو به قبله کردند این جملات را خواند. « انی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض،علي مله ابراهیم حنیفاً وما انا من المشرکین ان صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العلمین لاشریک له وبذلک امرتُ وانا من المسلمین، اللهم منک ولک وعن محمد وامه محمد صلی الله علیه و سلّم» وسپس بسم الله والله اکبر گفته وقوچ را ذبح نمود. ودر روایتی دیگر آمده که ایشان با دستش قربانی را ذبح کرد وگفت: « بسم الله والله اکبر، اللّهُمَ هذاعنی وعمّن لم یضح من امتی » یعنی: خدایا این از من است واز آن کسی از امت من که توانایی ذبح را ندارد.(ابو داوود)

مسائل گوشت قربانی

* فروختن گوشت قربانی ویا دادن حصّه ای از آن به قصّابان به جای دستمزد، جایز نیست.

* صاحب گوشت قربانی اختیار دارد که تمام آن را خود مصرف کند ویا تمام آن را به دیگران هدیه کند ویا به فقراء صدقه کند، اما بهترین کار این است که آن را به سه قسمت تقسیم کند: یک قسمت را خودش استعمال کند، قسمتی را به خویشاوندانش بدهد، وقسمتی دیگر را بین فقراء تقسیم کند. دادن گوشت آن به غیر مسلمان ها به طور هدیه اشکال ندارد. (مسایل رفعت قاسمی)

مسائل پوست قربانی

* دادن پوست قربانی به جای دستمزد به قصّابها جایز نیست.

* استعمال پوست قربانی برای صاحب قربانی جایز است، همچنین هدیه دادن آن به فقیر ویا ثروتمند جایز است.

* چنان چه اگر بعد از استعمال آن را فروخت باید قیمتش را صدقه کند.

* مستحق پوست قربانی کسی است که مستحق زکات باشد، بهترین مصرف پوست ویا گوشت قربانی مستحقین زکات اند.

* همچنین دادن پوست قربانی برای تعمیر مساجد ومدارس صحیح نیست.

* همچنین دادن پوست قربانی به امام ویا مؤذن مسجد به جای حقوق درست نیست.

* باید توجّه کرد در این زمانه بهترین محل مصرف پوست قربانی، طلاب مدارس دینی اند، چون آنان زندگی خود را وقف تعلیم قرآن واحادیث نبوی کرده اندو فرصت کسب وکار وتجارت را ندارند.

ابتدای تکبیر تشریق

هنگامی که حضرت ابراهیم فرزندش را ذبح می کرد، حضرت جبرئیل به جای فرزندش قوچی را از بهشت آورد تا ابراهیم (ع) آن را ذبح کند وحضرت جبرئیل(ع)گفت: مبادا دیرشود وابراهیم فرزندش را ذبح کند، لذا کلمات الله اکبر الله اکبر از زبانش جاری گشت.وقتی حضرت ابراهیم متوجّه آمدن جبرئیل شد، کلمات (لااله الا الله الله اکبر) را خواند، و وقتی متوجّه شد که خداوند در عوض ذبح کردن اسماعیل به تو گوسفندی هدیه کرد تا ذبح اش کند، لذا برای به جا آوردن شکرخداکلمات الله اکبر ولله الحمد را بر زبان آورد.

تکبیرات تشریق

(الله اکبر، الله اکبر، لااله الاالله، الله اکبر، ولله الحمد)به این کلمات تکبیرات تشریق می گویند وباید دانست که این تکبیرها واجب هستند، برای نمازگزاران با جماعت که در شهر هستند واین تکبیرهابرای اهل روستا ویا مسافرین ویا کسی که به تنهایی نماز بخواند واجب نیستندوابتدای خواندن این تکبیرها از نماز صبح روز نهم ذی الحجّه تا نماز عصر روز سیزدهم ذی الحجّه می باشدوجمعاً سی وسه (33) نماز راشامل می شود.

مسائل وفضائل عقيقه

* اگر در خانه اي فرزندي متولد شد مستحب است كه والدين او گوسفندي را ذبح كرده و خويشاوندان را دعوت كنند و موهاي بچه را بتراشند و براي او يك نام خوب بگذارند. (فتاوي محموديه ص 5131)

* اگر در روز هفتم نتوانستند اين كارها را انجام دهند در روز چهارم و يا بيست و يكم بعد از ولادت فرزند ميتوانند انجام دهند.

* براي پسر بچه دو گوسفند و براي دختر بچه يك گوسفند ذبح كنند اگر براي پسر بچه يكي ذبح كردند اشكالي ندارد و اگر اصلاً گوسفندي ذبح نكردند هم اشكالي ندارد.

* عقيقه سبب مي شود كه بچه از آفتها و بلاها به دور باشد و اگر در بچگي وفات كند روز قيامت براي پدر و مادرش شفاعت مي كند. . (قرباني كي فضائل ومسائل ص 97 از مولانا درخواستي)

* اگر بچه قبل از عقيقه وفات كند عقيقه مستحب نيست.

* اگر بچه بالغ شد و خودش براي زمان طفوليت خود عقيقه كرد اشكالي ندارد اما اين عقيقه نوعي صدقه قرار مي گيرد.

* گوشت و پوست عقيقه همان حكمي را دارد كه قرباني دارد.

* اگر كسي گاوي يا شتري را ذبح كرد تمام او عقيقه محسوب مي شود.

دعاي عقيقه

اللهّمَ هذِه عَقيقةّ إبني (نام فرزندش را بگويد) دَمِها بِدَمِه وَ عَظمِها بِعِظمِه وَ جِلدِها بِجِلدِه وَ شَعرِها بِشعرِه اللّهمَ اجعَلها فِداءً لِإِبنَي (نام فرزندش را بگويد). (1 فتاوي دارلعلوم ديو بند ص 170)

پایان